کد خبر: ۹۵۶۵
۰۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰

هادی پیوندی، توان‌یاب کارآفرین نان بازویش را می‌خورد

هادی این طرح را به‌صورت آزمایشی روی نوع دیگری از ماهی‌های زینتی در دیگر سالن‌های تکثیر خود با موفقیت اجرا کرده و حالا در‌نظر دارد با جلب حمایت نهاد‌ها، این طرح را گسترده‌تر اجرایی کند تا بتواند به تکثیر این نوع ماهی تا مرز ۵۰ هزار در سال برسد.

اولین دیدار شهرآرامحله با هادی پیوندی سال‌۱۳۹۸ در منزل پدری‌اش در منطقه ۱۰ رقم خورد؛ زمانی‌که در یک فضای سی‌و‌شش‌متری، به پرورش ماهی می‌پرداخت. به بهانه توسعه و موفقیت در کارش، این‌بار به یکی از سه سالن پرورش ماهی‌اش در محله فاطمیه سر زدیم و ساعتی پای حرف‌هایش نشستیم.

او متولد سال‌۵۹ و از بدو تولد معلول ضایعه نخاعی است؛ با همه اینها، اما محدودیتی برای کار و تلاش خود قائل نبوده و درکنار تحصیل از ابتدای نوجوانی به کار پرورش و تکثیر ماهیان زینتی پرداخته است. او از سال۸۰ کار را آغاز کرده است و اکنون پس از گذشت ۲۲ سال کار و تلاش شبانه‌روزی به‌عنوان کارآفرین در این حوزه حرفی برای گفتن دارد.

 

آش نخورده و دهان سوخته

حوضچه‌های پلاستیکی و پایه‌های فلزی آکواریوم در حیاط خانه قدیمی، خبر از راه‌اندازی و تجهیز سالنی جدید می‌دهند. اینجا مکانی است در محله فاطمیه که هادی پیوندی، سومین سالن پرورش ماهی‌اش را برپا کرده است و تا اینجای کار با سرمایه شخصی خود، از پس هزینه اجاره مکان و تجهیزات اولیه برآمده، اما آنچه برای ما جالب‌توجه است، طرحی است که او به‌منظور اجرای تکثیر ماهی در تیراژ بالای چندهزار‌عدد در‌نظر دارد؛ طرحی که نیازمند حمایت دولتی یا سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است. اما پیوندی با صراحت و بی‌تعارف می‌گوید امیدی ندارد که از این عکس و مصاحبه‌ها نتیجه‌ای حاصل شود!

او به قول خودش، مصداق بارز آش نخورده و دهان سوخته است؛ «همه با من عکس می‌گیرند، همه به من قول کار و حمایت می‌دهند، همه‌جا از من قدردانی می‌شود، در مناسبت‌های مختلف و با عناوین متعدد من را دعوت می‌کنند برای حضور و سخنرانی. اما از همه اینها جز عکس و خبر در فضای مجازی، چیز دیگری نصیب من و کارم نمی‌شود. من تا دلتان بخواهد، مدیر و مسئول و رئیس و نماینده و عکاس و خبرنگار دیده‌ام. همه قول‌هایشان را می‌دهند، عکس‌هایشان را می‌گیرند و خیلی لطف کنند، لوح تقدیر و یادبودی می‌دهند دست آدم و می‌روند.»

 



طرح سیستم مداربسته خود‌تمیز‌کن

پیوندی از ما دعوت می‌کند که وارد سالن شویم. سالن جدیدش در محله فاطمیه هنوز به‌طور رسمی راه‌اندازی نشده است، اما در یکی از اتاق‌ها بچه‌ماهی‌های ریزودرشت را می‌بینم که در سطل‌های کوچک، کنار هم در چندطبقه چیده شده‌اند. در هر‌طبقه یک‌رنگ از ماهی دیده می‌شود. بسیار ظریف و زیبا هستند. پیوندی توضیح می‌دهد: اسم این‌ها فایتر است؛ ماهی‌هایی هستند که نیاز به اکسیژن و فضای خیلی زیادی ندارند، به‌همین‌دلیل بسیار پرطرفدارند.

او که در‌حال تکثیر این ماهی‌ها در تیراژ بالاست، اکنون طرحی دارد که با استفاده از آن، محفظه‌های بچه‌ماهی‌ها در یک سیستم مداربسته بدون دخالت انسان و با اتصال به سیستم آب و فاضلاب به‌صورت اتوماتیک و خود‌تمیز‌کن عمل کنند. از صحبت‌های او متوجه می‌شوم که یکی از دلایلی که تولیدکننده‌های ماهی زینتی نمی‌توانند در تیراژ بالا به تکثیر بپردازند، وقت‌گیر بودن و ممکن‌نبودن رسیدگی انسانی به تک‌تک محفظه‌های نگهداری است.

هادی این طرح را به‌صورت آزمایشی روی نوع دیگری از ماهی‌های زینتی در دیگر سالن‌های تکثیر خود با موفقیت اجرا کرده است و حالا در‌نظر دارد در ابتدا با جلب حمایت نهاد‌هایی مانند بنیاد برکت، بهزیستی جهاد کشاورزی و نهاد‌های مرتبط دیگر، این طرح را گسترده‌تر اجرایی کند تا بتواند به تکثیر این نوع ماهی تا مرز ۵۰ هزار در سال برسد.

 

هادی پیوندی، توان‌یاب کارآفرین نان بازویش را می‌خورد

 

از کودکی عاشق حیوانات بودم

عشق و علاقه او به این همه ماهی رنگارنگ برایم جالب است. کنجکاو می‎شوم که چه شده که این راه را انتخاب کرده است. او می‎گوید: از کودکی عاشق حیوانات بودم. نوعش فرقی نمی‌کرد، از سگ و گربه گرفته تا مار و حشرات. محبت خاصی از حیوانات در دلم بود و بزرگ‌تر که شدم به داشتن و پرورش آنها علاقه‌مند شدم. بیشتر از بیست‌سال است طوطی تربیت می‌کنم و در یک دوره‌ای، مار هم داشتم! هشت‌سالم بود که به ماهی‌ها علاقه‌مند شدم. یک‌بار ماهی گوپی خریدم و آوردم خانه و در دبه پلاستیکی نگهداری‌اش می‌کردم.

بعد‌از مدتی دیدم زاد‌و‌ولد کرد و کلی بچه‌ماهی وارد آب شدند؛ بعد‌از آن هر‌بار به یک بهانه‌ای می‌رفتم یک ماهی می‌گرفتم و می‌آوردم تا بچه به دنیا بیاورد! بعد هم در پانزده‌سالگی رسما پرورش ماهی انجام می‌دادم و ماهی‌های تکثیر‌شده را به آکواریومی‌ها می‌فروختم و از سال ۸۰ هم کار تکثیر ماهی زینتی را به‌صورت حرفه‌ای شروع کردم.

رشته درسی هادی در دبیرستان تجربی بود. در همان سال‌ها به انواع بیماری‌های عجیب‌وغریب دچار شد و بدترینش زخم بستر و عفونت نیمی از بدنش بود. بااین‌حال بعداز دیپلم تا چندین سال دوره‌های مختلفی را در رشته کامپیوتر گذراند و این شد زمینه تخصصی‌اش.

به قول خودش در آن سال‌ها که کسی نمی‌دانست کامپیوتر چیست، او مسلط به کامپیوتر بود؛ «بعد‌از دوره‌ها، حدود ۱۰ سالی در بازار کامپیوتر کار کردم و وضع مالی خیلی خوبی هم داشتم. مدیرعامل یک شرکت کامپیوتری شده بودم و نمایندگی فروش یک برند لپ‌تاپ را هم گرفته بودم. اما عشق به ماهی‌ها و این کار، من را دوباره کشید سمت خودش.»

 

ظرفیت ایران، هوش و استعداد ایرانی

حرف آخر پیوندی، اول با جوان‌هاست و بعد با مسئولان. او از اینکه جوانان پس‌از فارغ‌التحصیلی اولین گزینه‌ای که برای کار به ذهنشان می‌آید، رانندگی و مسافرکشی است، گله‌مند است. از نظر او، هم با بهره‌بردن از هوش و استعداد جوان ایرانی و هم با استفاده از قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی که در کشور وجود دارد، می‌توان کسب‌وکار‌هایی راه‌اندازی کرد که از نظر تولیدی دارای ارزش بسیار زیاد و آورده مالی فراوان باشد.

او خود شاهد کارآفرینی خلاقانه بعضی از جوان‌ها در پرورش جانورانی نظیر کرم و مگس است که در امور کشاورزی و باغبانی مورداستفاده قرار می‌گیرند یا پرورش مار و عقرب که در امور پزشکی پرکاربرد و دارای ارزش مادی بسیار زیاد هستند؛ «اما سخنم با مسئولان این است که باید از هوش و قابلیت‌های ذهنی جوانان نهایت استفاده را ببرند. برای فکر و کار آنان ارزش قائل باشند.

هر جوان نخبه‌ای که از این مملکت برود، فقط یک آدم نیست که رفته است، بلکه با خودش، فکر، ایده، خلاقیت و سرمایه‌های مادی و معنوی غیر‌قابل شمارشی را می‌برد. در این سال‌ها شاهد این بوده‌ام که برخی جوان‌ها ایده‌های خلاقانه و فکر‌های کاربردی خود را ارائه کرده‌اند، اما هیچ استقبالی نشده است و در‌مقابل، استعداد این افراد را مؤسسات علمی و پژوهشی کشور‌های خارجی کشف کرده‌اند و برای بهره‌بردن از آ‌ن‌ها بیشترین سطح رفاه و خدمات را به این جوانان ارائه کرده‌اند. اجازه ندهیم که جوانانمان با ناامیدی کشور را ترک کنند.»


* این گزارش یکشنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۳ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44